همه مشکلات توجه، نشانه ADHD نیستند
اگرچه این باور رایج است، اما دلایل دیگری هم وجود دارد که معمولاً نادیده گرفته میشوند.
در این مطلب میخوانید:
- علائم ADHD چگونه خود را نشان میدهند؟
- چه اختلالات دیگری میتوانند باعث مشکل در تمرکز شوند؟
- چطور میتوانم مطمئن شوم تشخیص فرزندم درست است؟
بسیاری از کودکان دچار حواسپرتی هستند. بهراحتی دچار انحراف ذهنی میشوند، در پیروی از دستورالعملها مشکل دارند یا نمیتوانند مدت طولانی در یکجا بنشینند. این علائم ممکن است نشانههای اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) باشند، اما شرایط روانی دیگری نیز وجود دارند که میتوانند مشکلات تمرکز ایجاد کنند. تشخیص نادرست میتواند منجر به درمان اشتباه شود؛ به همین دلیل بررسی دقیق اهمیت بسیاری دارد.
اضطراب یکی از مواردی است که میتواند تمرکز کودک را تحت تأثیر قرار دهد. زمانی که کودک بیشازحد نگران است، تمرکز در محیط آموزشی دشوار میشود. برای مثال، کودکی که دچار اضطراب جدایی است، ممکن است مدام نگران والدین خود باشد و نتواند ذهن خود را بر درس متمرکز کند. برخی از کودکان نیز ممکن است بهدلیل ترس از اشتباه، تکالیف خود را تحویل ندهند یا از پاسخدادن در کلاس خودداری کنند.
اختلال وسواس فکری (OCD) نیز میتواند با ADHD اشتباه گرفته شود. کودکان مبتلا به OCD اغلب درگیر افکار مزاحم و نگرانیهای شدید درباره وقوع اتفاقات ناخوشایند هستند. در نتیجه، ممکن است در کلاس بیتوجه به نظر برسند، درحالیکه ذهنشان درگیر افکار وسواسی است.
تجربه تروما یا رویدادهای استرسزا نیز میتواند تمرکز را با اختلال مواجه کند. کودکانی که دچار تجربههای شدید عاطفی یا ترسناک بودهاند، ممکن است مضطرب، گوشبهزنگ یا گیج به نظر برسند. این واکنشها گاهی مشابه علائم ADHD تلقی میشوند.
همچنین، اختلالات یادگیری میتوانند در تمرکز کودک اختلال ایجاد کنند. دانشآموزانی که در فهم مطالب درسی دچار مشکل هستند، معمولاً احساس ناامیدی یا شرمندگی میکنند. این وضعیت میتواند به کاهش توجه و در نتیجه عملکرد ضعیف منجر شود.
نکته کلیدی این است که صرف گزارش یک معلم درباره مشکل توجه کودک نباید مبنای تشخیص قرار گیرد. ضروری است که کودک توسط متخصص سلامت روان ارزیابی شود. این ارزیابی باید شامل گفتوگوهای عمیق، بررسی سابقه و مشاهده رفتار باشد تا علت اصلی مشخص شده و درمان متناسب ارائه گردد.
چرا کودک در مدرسه تمرکز ندارد؟ همیشه پای ADHD در میان نیست
مشکلات مربوط به تمرکز اغلب اولین بار توسط معلمی شناسایی میشود که متوجه میگردد دانشآموز نسبت به همسنوسالانش، بیشتر حواسش پرت میشود.
ممکن است کودک برای انجام تکالیف کلاسی، بیش از حد معمول وقت صرف کند. شاید زمانی که معلم از او سوال میپرسد، مشخص شود که روند درس را دنبال نکرده است. گاهی به نظر میرسد هنگام ارائه دستورالعملها حواسش جای دیگری است، یا فراموش میکند باید چه کاری انجام دهد. حتی ممکن است تکالیف مدرسهاش بهطور مکرر گم شود یا اصلاً تحویل داده نشود.
درست است که همه کودکان—بهویژه در سنین پایین—نسبت به بزرگسالان دامنه توجه کوتاهتری دارند و راحتتر دچار حواسپرتی میشوند، اما برخی از آنها مشکلات تمرکز شدیدتری دارند که فراتر از وضعیت طبیعی دوران کودکی است.
از آنجا که دشواری در تمرکز، بهطور گسترده با اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) مرتبط دانسته میشود، اغلب نخستین گزینهای است که معلمان، والدین و حتی درمانگران در نظر میگیرند. اما دلایل دیگری نیز وجود دارند که میتوانند باعث بروز چنین مشکلاتی شوند. این دلایل همیشه آشکار نیستند و ممکن است بهسادگی نادیده گرفته شوند. برای جلوگیری از تشخیص نادرست، بررسی دقیق سایر عوامل نیز ضروری است.
در ادامه، فهرستی از برخی مشکلات دیگر آمده است که ممکن است موجب اختلال در تمرکز کودک در محیط مدرسه شوند:
اضطراب
کودکی که در کلاس تمرکز ندارد، ممکن است دچار نگرانیهای مزمنی باشد که معلمان و حتی والدین از آن بیاطلاعاند. اضطراب انواع مختلفی دارد، اما وجه اشتراک آنها، بهگفته دکتر کن شاستر، عصبشناس و معلم سابق، این است که اضطراب معمولاً «ذهن کودک را قفل میکند» و مدرسه را برای او به تجربهای دشوار تبدیل میکند.
کودکی که دچار اضطراب جدایی است، ممکن است آنقدر نگران اتفاقات بدی باشد که ممکن است برای والدینش در زمان نبود او رخ دهد، که نتواند روی درس تمرکز کند.
برخی کودکان بهشدت نگران اشتباهکردن یا خجالتزدهشدن هستند. دکتر شاستر توضیح میدهد که وقتی معلم از این کودکان سوال میپرسد، ممکن است آنها بخواهند از موقعیت فرار کنند: «ممکن است سرشان را پایین بیندازند یا تظاهر به نوشتن کنند، در حالی که واقعاً چیزی نمینویسند. آنها در تلاشاند ارتباط با معلم را قطع کنند تا از چیزی که باعث اضطرابشان شده، دور بمانند.»
گاهی اوقات کودک برای انجام تکالیف درسی بیش از حد وقت میگذارد، نه بهخاطر خیالپردازی، بلکه به دلیل کمالگرایی. او ممکن است تلاش کند همه چیز را دقیق و بدون نقص انجام دهد. یا شاید تکالیفش را تحویل ندهد، نه چون انجام نداده، بلکه چون نگران است که بهاندازه کافی خوب نباشد.
اختلال وسواس فکری-عملی (OCD)
کودکانی که به اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) مبتلا هستند—که معمولاً از سالهای ابتدایی مدرسه آغاز میشود—با یک منبع حواسپرتی مضاعف روبهرو هستند: آنها نهتنها افکار وسواسی دارند، بلکه احساس میکنند باید اعمال خاصی را انجام دهند تا از وقوع اتفاقات بد جلوگیری کنند.
برای مثال، ممکن است کودکی مدام در حال مرتبکردن وسایل روی میز خود باشد، یا بهطور اجباری ضربه بزند، بشمارد، یا در ذهن خود دعا بخواند. گاهی هم ممکن است تمرکزش بر این باشد که چگونه هر چه زودتر از کلاس خارج شود تا دستانش را بشوید.
دکتر جری بوبریک، روانشناس بالینی که سالها در مؤسسه Child Mind با کودکان مبتلا به اضطراب و OCD کار کرده، میگوید:
«ممکن است کودکی در کلاس نشسته باشد، اما ذهنش درگیر وسواس رفع مشکلی باشد تا از اتفاقی بد جلوگیری کند. حالا معلم از او سوال میپرسد و چون پاسخ را نمیداند، بهنظر میرسد که گوش نکرده یا حواسش نبوده؛ در حالی که ذهنش کاملاً جای دیگری بوده است.»
از آنجا که کودکان مبتلا به OCD اغلب نسبت به علائم خود احساس شرم دارند، ممکن است تمام تلاش خود را بکنند تا اعمال وسواسی خود را در مدرسه پنهان کنند. به همین دلیل، معلمی که از وجود OCD خبر ندارد، ممکن است این رفتارها را با ADHD اشتباه بگیرد—در حالی که ماجرا کاملاً متفاوت است.
استرس یا تروما (ضربه روانی)
کودکانی که تجربهی تروما یا اتفاقات ناراحتکننده داشتهاند، ممکن است رفتارهایی از خود نشان دهند که شبیه به بیتوجهی باشد. برای مثال، کودکانی که شاهد خشونت یا حوادث تلخ بودهاند، اغلب دچار مشکل در تمرکز و حالت دائمی ناایمنی به نام هوشیاری بیشازحد (hypervigilance) میشوند.
کودکانی که در خانه با استرس شدید زندگی میکنند هم ممکن است دچار چنین علائمی شوند، و در برخی موارد حتی اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) در آنها شکل بگیرد.
دکتر جیمی هاوارد، روانشناس بالینی متخصص در حوزهی تروما، میگوید:
«بسیاری از علائم PTSD شبیه ADHD هستند. علائمی مانند مشکل در تمرکز، واکنشهای ناگهانی شدید (مثل پریدن از جا)، و هوشیاری افراطی میتوانند باعث شوند کودک بیقرار و حواسپرت به نظر برسد.»
اختلالات یادگیری
اگر کودکی بهجای تمرکز روی صفحهی کتاب مدام به اطراف نگاه میکند، یکی از دلایل احتمالی این رفتار میتواند اختلال یادگیری باشد.
برای مثال، کودکی که دیسلکسی (اختلال خواندن) دارد، ممکن است به خاطر ناتوانی در خواندن، احساس شرمندگی یا ناکامی کند و سعی کند این مشکل را پنهان کند. همین مسئله باعث بیقراری یا پرتکردن حواس خودش میشود.
کودکی که در ریاضی مشکل دارد، ممکن است ناخودآگاه به دنبال چیزی برای پرتکردن حواسش باشد تا مجبور نباشد با چالشی روبهرو شود که نمیداند چطور از پسش بر بیاید.
کودکانی که دچار اختلال پردازش شنیداری هستند هم ممکن است حتی وقتی به معلم گوش میدهند، بخشی از حرفها را نشنوند یا درک نکنند، و این باعث میشود بیتوجه یا گیج به نظر برسند.
برخی کودکان سالها با تلاش مضاعف سعی میکنند این مشکلات را جبران کنند و موفق هم هستند، اما با سختتر شدن درسها در مقاطع بالاتر، دیگر از پس فشار برنمیآیند.
بهگفتهی دکتر نانسی راپاپورت، استاد دانشگاه هاروارد در حوزهی سلامت روان دانشآموزان:
«برخی از این بچهها تا زمانی که محتوای درسی سادهتر بوده، ضعفهایشان را پنهان کردهاند. اما وقتی به پایهای میرسند که نیاز به تلاش جدیتر است، دیگر نمیتوانند ادامه دهند. اغلب برای آنها تشخیص ADHD یا افسردگی داده میشود، در حالی که مشکل اصلی ممکن است اختلال یادگیری باشد.»
آیا واقعاً ADHD است؟
بیتوجهی شدید یکی از سه علامت اصلی اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) است، در کنار رفتارهای تکانشی و بیشفعالی. بعضی از کودکان فقط علائم مربوط به بیتوجهی را نشان میدهند. اما این کافی نیست که صرفاً با گزارش معلم یا یک ویزیت کوتاه توسط پزشک عمومی، تشخیص ADHD داده شود.
برای یک تشخیص دقیق، متخصص باید اطلاعات را از منابع مختلف جمعآوری کند—از جمله والدین، مراقبان دیگر، و معلمان. باید پرسشنامههایی توسط والدین و معلمان پر شود تا میزان و دفعات بروز علائم بهدرستی ارزیابی شود. این رفتارها باید در طول زمان مداوم باشند و در بیش از یک محیط (مثلاً خانه و مدرسه) مشاهده شوند. همچنین، باید سایر دلایل احتمالی برای این رفتارها بهدقت بررسی و حذف شوند.
نکتهی مهم دیگر این است که توانایی تمرکز کودک باید با همسنوسالهای خودش مقایسه شود، نه با تمام همکلاسیها. مطالعهای در سال ۲۰۱۲ نشان داد پسرانی که از همه جوانتر در کلاس خود هستند، ۳۰٪ بیشتر از پسران بزرگتر در همان کلاس، احتمال دارد که تشخیص ADHD بگیرند. برای دختران این تفاوت حتی بیشتر بود: دختران جوانتر، ۷۰٪ بیشتر از دختران بزرگتر در کلاس تشخیص ADHD میگیرند. این نشان میدهد که نابالغی میتواند با ADHD اشتباه گرفته شود.
چه عواملی باعث کاهش تمرکز در کودکان میشود؟
دلایل زیادی میتوانند باعث کاهش تمرکز در کودک شوند. گرچه اغلب اولین چیزی که به ذهن میرسد اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) است، اما همیشه تشخیص درستی نیست.
انواع اضطراب، اختلال وسواس فکری-عملی (OCD)، تجربهی تروما یا استرس، و اختلالات یادگیری همگی میتوانند باعث بیتوجهی یا حواسپرتی در کودک شوند.
چطور میتوانم به کودکی که تمرکز ندارد کمک کنم؟
برای کمک به کودکی که در تمرکز مشکل دارد، اولین قدم این است که با یک متخصص سلامت روان مشورت کنید تا تشخیص دقیقی برای کودک گذاشته شود.
دلایل مختلفی ممکن است پشت این مشکل باشند—از جمله ADHD، اضطراب، تجربههای تلخ (تروما)، یا اختلالات یادگیری.
وقتی دلیل اصلی مشخص شود، میتوان راهکار مناسبی برای حمایت از کودک پیدا کرد و مسیر رشد و یادگیریاش را بهتر هموار کرد.
- آیا کودک من ADHD دارد؟
- چطور بفهمم که بچهام بیشفعالی دارد؟
- علائم ADHD در کودکان چیست؟
- چه چیزی باعث میشود فکر کنیم کودکی ADHD دارد؟
- معلم میگوید فرزندم تمرکز ندارد؛ آیا این یعنی ADHD؟
- فرق بین حواسپرتی معمولی و ADHD چیست؟
- آیا بچههای مضطرب ممکن است با ADHD اشتباه گرفته شوند؟
- چگونه ADHD را از اختلالات دیگر مثل اضطراب و وسواس تشخیص دهیم؟
- آیا ممکن است تشخیص ADHD اشتباه باشد؟
- از کجا بفهمم مشکل فرزندم ADHD است یا چیز دیگر؟
پاسخ پیشنهادی کلی و دقیق برای همه اینها:
تشخیص ADHD فقط بر اساس علائم ظاهری مثل بیتوجهی یا بیقراری قابل اعتماد نیست. چون مشکلاتی مثل اضطراب، وسواس، تروما، استرس یا اختلالات یادگیری هم میتونن دقیقاً همین علائم رو ایجاد کنن. برای اینکه بدونید آیا فرزندتان واقعاً ADHD دارد یا نه، باید توسط یک متخصص سلامت روان ارزیابی دقیق انجام بشه—اون هم با بررسی رفتار کودک در محیطهای مختلف و از دید افراد مختلف مثل پدر و مادر، معلم و مراقبان.
تا زمانی که دلیل اصلی مشخص نشه، نمیشه با قطعیت گفت کودک ADHD دارد یا نه.